loading...

مُجمَل

Content extracted from http://mojmaal.blog.ir/rss/?1745716854

بازدید : 1
دوشنبه 7 ارديبهشت 1404 زمان : 3:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مُجمَل

بعد از تلاش‌های بی‌ثمر برای خوابیدن با وجود خستگی، که بی‌ربط به اتفاقات بندرعباس نیست از تخت اومدم بیرون.

برادرم و خانواده‌ش طبقه‌ی پایین خوابن، مامان توی‌هال طبقه‌ی بالا دراز کشیده و در بالکن هم بازه.

شبیه اون صحنه‌ی «یک حبه قند»ِ رضا میرکریمی‌که پَسَند دور می‌زنه توی خونه و چراغا رو خاموش می‌کنه؛ همون شکلی بعد یک تراژدیِ سنگین.

نروکسین رو می‌بلعم و به تخت برمی‌گردم.

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 23
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 10
  • بازدید کننده امروز : 11
  • باردید دیروز : 188
  • بازدید کننده دیروز : 73
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 2861
  • بازدید سال : 6752
  • بازدید کلی : 64657
  • کدهای اختصاصی