یک زمانی دُز خوشبینی و توجیه سختیها و مشکلات زندگی توم به قدری زیاد بود که برادرم میگفت باید سخنگوی دولتِ وقت میشدم.
× زندگی اون موقعها حداقل برای اطرافیانم راحتتر میگذشت؛ وگرنه من همیشه نسبت به خودم بیرحمترین بودم.
یک زمانی دُز خوشبینی و توجیه سختیها و مشکلات زندگی توم به قدری زیاد بود که برادرم میگفت باید سخنگوی دولتِ وقت میشدم.
× زندگی اون موقعها حداقل برای اطرافیانم راحتتر میگذشت؛ وگرنه من همیشه نسبت به خودم بیرحمترین بودم.
تعداد صفحات : 2